نو گوینده. نو سراینده، مجازاً، تازه سخن. نوپرداز. نیکوگفتار. نغزسخن (و جمع آن تازه گویان آید) :
بساز لب تازه گویان زند
ره نغمۀ آبدار سخن.
طغرا (از آنندراج)
نو گوینده. نو سراینده، مجازاً، تازه سخن. نوپرداز. نیکوگفتار. نغزسخن (و جمع آن تازه گویان آید) :
بساز لب تازه گویان زند
ره نغمۀ آبدار سخن.
طغرا (از آنندراج)